مقالات آرشیو خبر ها
کتاب لوچیانو موجی ; توپی که من دارم / بخـش هفتم

کتاب لوچیانو موجی ; توپی که من دارم / بخـش هفتم

کتاب " il pallone lo porto io " یا " توپی که من دارم (حمل می کنم) " کتابی است که به تازگی و به قلم مرد دوست داشتنی سابق یوونتوس ، یعنی موجی منتشر شده است . در ادامه می توانید ترجمه قسمت به قسمت و اختصاصی این کتاب را دنبال کنید :


" ابراهیموویچ با آنچه که می بینید ، تناقض دارد ، او یک مرد واقعی ست نه یک شخص بی پروا ، من و زلاتان هرگز به یکدیگر خیانت نمی کنیم ، ما از همان دیدار اول به هم علاقه مند شدیم ، در بهار سال 2004 در مونته کارلو محل برگزاری مسابقات فرمول یک ما در فرودگاه با هم دیدار کردیم ، زلاتان هم خیلی خوب در مورد این دیدار در کتاب خود صحبت کرده است ، زلاتان و مینو رایولا که باهوش ترین مدیر برنامه های موجود در فوتبال می تواند باشد ، تمام تلاش خود را کردند تا در نخستین جلسه ی رسمی به موقع خود را به محل مورد نظر برسانند ، ترافیک سنگینی بود و آن ها هم مجبور شدند تا از تاکسی پیاده شوند و چیزی حدود یک کیلومتر را با پای پیاده طی کنند ، موقعی که با آن ها روبرو شدم هر دوی آن ها بدلیل عرقی که کرده بودندئ کاملا خیس شده بودند ، رایولا بدترین لباس های خود را پوشیده بود ، یک پیراهن معمولی با یک شلوارک رنگارنگ و کفش سپورت ، در مجموع غیر قابل تحمل بود دیدن رایولا البته او همیشه در لباس پوشیدن بد سلیقه بود اما من به همین دلیل خیلی او را دوست داشتم "

" با هم دست دادیم ، به چشمان هم خیره شدیم البته همراه با شوخی های رایولا ، روز 23 مه 2004 رابطه ی بی نظیر من و زلاتان بوجود آمد ، من اگر از ابرا می خواستم در تور دوچرخه سواری ایتالیا شرکت کند ، تردید نداشتم که شرکت می کرد ، هنوز هم آن انتقاداتی که به من و این خرید وارد شد را فراموش نکرده ام ، در پایان ماه آگوست 2004 انتقال رسمی زلاتان را اعلام کردیم اما با این انتقادها روبرو شدم " این بازیکن کند کم گل میزند " ، " این بازیکن در حد و اندازه ی یووه نیست " ، بیشتر منتقدان و روزنامه نگاران این نظر را داشتند البته تعداد کمی از آن ها از جمله من کمی شجاعت به خرج دادیم و زلاتان را با فان باستن مقایسه کردیم ، حتی در خانه ی یوونتوی هم بعضی ها به این خرید و موفقیت این بازیکن شک داشتند ، بته گا که خیلی خوب مهاجمان را می شناسد ، خوش بین نبود ، با این حال من مطمئن بودم که بازیکن با استعدادی را جذب کرده ام "

" من مطمئن بودم ، چونکه من توانایی های او را با چشمان خود دیده بودم ، ساق های پرقدرت ، پرش ، ضربات سر سنگین همراه با توانایی فیزیکی فوق العاده ، بازیکنی که به تنهایی می تواند خط حمله را رهبری کند ، این توانایی های وی را از نزدیک دیدم ، قبل از اینکه قرارداد 15 میلیونی که در ازای 5 سال پرداخت می شود را امضا کنیم ، من بارها برای دیدن بازی زلاتان به آمستردام رفته بودم ، در 3 دیدار رسمی و چندین جلسه ی تمرینی ، من همیشه در دوران مدیریت از این روش استفاده می کردم ، مانند برخی مدیران فقط به کلیپ های ویدیویی اکتفا نمی کنم چونکه مدیر برنامه های بازیکنان تنها صحنه های جذاب را برای شما گرد آوری می کنند "

" زلاتان را در آمستردام می پرستیدند ، در سه فصل به همه چیز دست پیدا کرد ، دو قهرمانی در لیگ ، یک جام حذفی و یک سوپر کاپ ، 135 بازی و 59 گل زده ، آمار خوبی بود اما در برابر لیگ ایتالیا ، لیگ هلند فقط می تواند یک شوخی باشد ، به همین دلیل خیلی ها به این انتقال خوش بین نبودند ، من بارها با زلاتان صحبت کرده بودم و به شخصیت وی علاقه مند شدم ، یک شخص شفاف و بدون تعارف ، به من گفت که زندگی وی فقط به فوتبال و خانواده منحصر می شود ، در آمستردام و در ماه های نخست در تورین وی را زیر نظر داشتم واقعا دروغ نگفته بود زندگی وی دو قسمت داشت ، خانواده ، فوتبال "

" به یاد ندارم که در یک جلسه ی تمرینی زلاتان غایب شده باشد ، حتی آنفولانزا هم حریف وی نمی شد ، وی الگوی یک فرد حرفه ایست ، همانطور که گفته بودم در ماه مه با زلاتان به توافق رسیده بودم اما با آژاکس کار آنقدرها هم آسان نبود ، آن ها نمی خواستند وی را از دست بدهند و من هم اعتراف می کنم که مجبور شدم تا از روشی استفاده کنم که نادرست بود ، از زلاتان خواستم تا با فان در فارت وارد جنگ شود البته اگر به گذشته برگردم باز هم این کار را انجام خواهم داد ، فان در فارت در آژاکس بزرگ شده بود و کاپیتانی بین او و زلاتان در گردش بود البته زلاتان هم حق داشت که به پیشرفت و رفتن به تورین فکر کند "

" من همیشه به بازیکنانی که خواستار جدایی بودن ، اجازه می دادم تا به تیم دلخواهشان منتقل شوند حتی اگر تیم من ضعیف تر شود ، در سال 1997 من به ویری اجازه دادم جدا شود با وجود اینکه ویری برترین مهاجم سری آ بود ، برگردیم به زلاتان ، شروع جنجال بین وی و فان در فارت چندان هم دشوار نبود چرا که هر دو رابطه ی خوبی با هم نداشتند و فقط یک جرقه برای روشن شدن جنگ بین آن ها کافی بود ، در واقع ماجرا از آنجا شروع شد که در 18 آگوست سوئد و هلند به دیدار هم رفته بودند و زلاتان بر روی فان در فارت یک خطای سخت مرتکب شد ، فان در فارت بعد از دیدار از این موضوع و عذر خواهی نکردن زلاتان از وی بسیار گلایه کرد "

 

" موقعیکه دو بازیکن به آمستردام برگشتند همه چیز برای یک جنگ تمام عیار بین آن ها در باشگاه آماده بود ، زلاتان در روزهای پایانی ترانسفر به مدیران گفت " یا جای من تو تیمه یا اون " ، مدیران خواستند تا مبلغ بیشتری کسب کنند و به من اطلاع دادند که روم هم وارد رقابت شده البته من می دانستم که چنین چیزی غیر ممکن هست چونکه رم از نظر اقتصادی وضعیت بسیار بدی دارد ، زلاتان را در ازای 15 میلیون یورو که در 5 سال پرداخت می شود ، جذب کردم ، یک انتقال طلایی ، بازیکن با استعدادی را با چنین مبلغی جذب کردم البته مدیران آژاکس هم نمی توانستند ناراضی باشند چونکه در تابستان 2005 قرارداد این بازیکن به پایان می رسید "

 

" زلاتان با یووه دو قهرمانی کسب کرد که البته به نا حق از یوونتوس گرفته شد ، تا کنون تیتر گاتزتا را به یاد دارم " 16 گل در پایان نخستین فصل درست مثل پلاتینی " ، چه بعنوان مهاجم هدف و چه بعناون مهاجم دوم ، وی توانایی رهبری تیم را داشت ، زلاتان به روش های گوناگون گل زد ، یوونتوس به سری ب فرستاده شد و زلاتان در ازای 24.8 میلیون یورو به اینتر رفت ، یوونتوس خیلی خوب او را فروخت اما اگر من بودم زلاتان تا کنون بیانکونری بود "

ترجمه: «جامعه مجازی هواداران باشگاه یوونتوس»


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
سهیل شناس خوش
سهیل شناس خوش«نگارنده اخبار»
ارتباط با نگارنده: